دکتر، دوست عزیز همکشیکمان، دستگاه فشارسنج را در آسایشگاه عَلَم کرده بود تا فشار خون بچهها را صلواتی اندازه بگیرد. باد بازوبند فشارسنج که خوابید، گفت: «عالیه! دوازدهونیم روی هشت.»
معلوم بود که عالیست؛ متبرک به یاد دوازده امام و امام هشتم. فقط آن «نیم» وصلهی ناجوری بود بر این ترکیب قشنگ. خدا کند حال دلمان همیشه دوازده روی هشت باشد!
موضوعات مرتبط:
برچسبها: خاطرات خدمت